ساز باران

متن مرتبط با « مازیار فلاحی» در سایت ساز باران نوشته شده است

  • دوستت دارد و از دور کنارش هستیروی دیوار اتاق و سَر ِکارش هستیآخرین شاعر ِ دیوانه تبارش هستی دل من ! ساده کنم ! دار و ندارش هستی ! دوستش داری و از عاقبتش با خبریدوستش داری و باید که دل از او نبریدوستش داری و از خیر و شرش میگذریدل من ! از تو چه پنهان که تو بسیار خری !دوستت دارد و یک بند تو را میخواهد دوستت دارد و در بند تو را میخواهدهمه ی زندگی ات چند ؟ تو را میخواهددل من ! گند زدی ... گند ... تو را میخواهدشعر را صرف همین عشق ِ پریشان کردیهمه ی زندگی ات را سپر ِ آن کردی دوستش داری و پیداست که پنهان کردیدل من! هرچه غلط بود فراوان کردی ... ..دوستت دارد و از این همه دوری غمگین دوستت دارد و توجیه ندارد در دین دوستت دارد و دیوانگی ِ محض است ایندل من ! لطف بفرما سر جایت بنشین !مست از رایحه ی کوچه ی نارنجستان دوستش داری و مبهوت شدی در باراندوستش داری و سر گیجه ای و سرگردان دل من ! آن دل ِ آرام مرا برگردان# یاسر قنبرلو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ای عشق ..

  • گیرم که تو صاحب اختیاریای عشـــــق اصلا تو خدای روزگاری ای عشـــــق هی زخم ..دوباره زخم !!!ااین هم شد کار ؟سرگرمےدیگرےندارے اےعشق؟, ...ادامه مطلب

  • بگذار و بگذر ...

  • گاهی فقط یک حاشیه ی امن و آرام می خواهی ؛به دور از تمامِ دوست داشتن هابه دور از تمامِ دلتنگی هابه دور از تمامِ خواستن ها و نخواستن ها ...چشمانت را ببندی ، لم بدهی وسطِ یک بیخیالیِ مطلق و تا چشم کار می کند ؛عینِ خیالت نباشد !, ...ادامه مطلب

  • پایان من

  • دیر زمانی ست اندوهی ب دل دارم،اندوهی بابت حقیقت های پنهانم!حقیقت هایی ک آزردنِ روح من آذوقه ی هر روزش است...فراریم از بودن های تکراری ، از شدنِ آنچه ک میخواستند و شدم!سرنوشت، تقدیر ، بخت ، واژگا ن و م, ...ادامه مطلب

  • بیش از حد

  • ابن سینا چه زیبا گفت ؛هیچ گاه بیش از حد اعتماد نکن هیچ گاه بیش از حد محبت نکنهیچ گاه بیش از حد گذشت نکن چون همین بیش از حد، به تو ، بیش از حد آسیب خواهد زد ... , ...ادامه مطلب

  • خدا و بنده ی خدا

  • آنگاه که غرور کسی را له می کنیآنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنیآنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنیآنگاه که بنده ای را نادیده می انگاریآنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدنغرورش را نشنویآنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیدهمی گیریمی خواهم بدانمدستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنیتابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟ , ...ادامه مطلب

  • مردها شاعرترند

  • زن همه چیزش شعر است  چشمش ... مویش ... بویش زن که باشی همه کارت شعر از کار درمیاید چایی دم کردنت ؛ جانم گفتنت ؛ قاصدک فوت کردنت ....اما مردها همیشه شاعرهای بهتری  هستندمرد که باشی همیشه برای شاعری سوژه ای به زیبایی یک  زن داری..., ...ادامه مطلب

  • منطق و احساس

  • سخت ترین کار ؛این است که منطقی رفتار کنی در حالی که احساسات دارد خفه‌ات می‌کند, ...ادامه مطلب

  • نیما یوشیج

  • ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫ, ...ادامه مطلب

  • غریبه ترین آشنا...

  • یک سری از آدم ها را حاضری همه جوره کنار خودت داشته باشی، به عنوان هر چیزی که میشود و امکان دارد؛عشق،دوست،رفیق!مهم بودنشان است اینکه مطمئن باشیم که هستند چه دور چه نزدیک، حتی اگر غریبه و ترین و آشنا و شوند!ح, ...ادامه مطلب

  • تلنگر..

  • بعضی بازی ها برنده ندارند ، مثل بازی با دل آدما.... چون شخص دل شکسته خودش را میبازد و کسی که دل میشکند شرافتش را .... گاهی وقتا آدم عمدا میبازه که فقط از بازی بیاد بیرون ... لعنت به من که بارها وسط بازی ،غرورم رو شکستند ، اما بازم دلی رو نشکوندم , ...ادامه مطلب

  • عالیجناب عشق ...

  • بی هیچ پروایی تمام احساسش را بیان میکرد ،دیگر برایش تبعید و تهدید و ...هیچ معنایی نداشت ،عاشق بودن را به سر حد اعلای خود رسانده بود ،مگر میشود کسی سالها از عاشق شدنش بگذرد و با تمام بالا و پایین های ز, ...ادامه مطلب

  • کمی خودمونی تر ....

  • فصل خزان دلم پایان نداره ، دلی که تمام فصل هاش برگ ریزون باشه ، نه شکوفه های بهار و نه شور و اشتیاق تابستون براش معنی و مفهوم نداره .انتظار بی جاییه که بخوای دیگران هم این دل ترک خورده رو درک کنن، اصلا چه حاجت به اینکه دلت همرنگ جماعت باشه ...آره میشه خندید اما کاملا مصنوعی ؛میشه شاد بود اما کاملا ظاهری ، اصلا میشه زندگی کرد اما مثل یه مرده ی متحرک ....چیزای, ...ادامه مطلب

  • دل تکانی ....

  • اسفند را دل تکانی کنید.به دلتان چوب بزنید که ببینید از کجایش خاک بلند میشود!واژگونش کنید تا ببینید چطور می افتند آن دسته از بی ثبات هایی که جا خوش کردند بشوییدش که ببینید چقدر سیاهی روان میشود،ادم هایش را جابجا کنید تا ببینید زیر سرشان چه پنهان شدهخالی کنید بی مصرف هایِ بلا استفاده ای را که سالهاست که قلبتان را اِشغال کردندشما در خانه تانُ قلبتان در شما زندگ, ...ادامه مطلب

  • آخرین سکانس

  • در حقیقت آدمی،در یک سکانس از زندگی اشگیر میکند!و بعد دیگر مهم نیست که تاکجا پیش می رود،تا هر جایی که برودتا هر جاییبازهم با یک چشم برهم زدنبرمیگردد بههمان سکانس،همان سالهمان روزهمان ساعتهمان لحظه..و پیر شدن انساناز همین لحظه شروع می شود ...!, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها