کمی خودمونی تر ....

ساخت وبلاگ
فصل خزان دلم پایان نداره ، دلی که تمام فصل هاش برگ ریزون باشه ، نه شکوفه های بهار و نه شور و اشتیاق تابستون براش معنی و مفهوم نداره .
انتظار بی جاییه که بخوای دیگران هم این دل ترک خورده رو درک کنن، اصلا چه حاجت به اینکه دلت همرنگ جماعت باشه ...آره میشه خندید اما کاملا مصنوعی ؛میشه شاد بود اما کاملا ظاهری ، اصلا میشه زندگی کرد اما مثل یه مرده ی متحرک ....
چیزایی هست که دل رو کوره آتیش میکنه و چشم رو دریا ، اما فقط برای خودت معنا و مفهوم داره و برای بقیه مضحک و مسخرست ، پس همون بهتر کنج دلت نگهشون داری تا قیام قیامت ...
خیلی سخته که بفهمی ب خاطر هیچ خودت رو از تمام لذت ها و خوبی ها محروم کردی ، از تمام اون شاعرانه هایی که هر کدومشون امیدی بودن برای زندگی کردن ، دلم میخواد کوله بارم رو ببندم و برای همیشه توی نا کجا آباد گم و گور بشم بدون دغدغه و دلهره ؛ دلم میخواد فقط من باشم و اونیکه برام بلندترین غزل عاشقانه بود ....
از پس هر خنده ای که میکنم هزار دغدغه و فکر و دلهره پنهان شده اما کو محرمی که راز نهفته در پس هر لبخندم رو فاش کنم ....
اصلا گیریم ک یک در هزار محرمی هم باشه ، حرف دلم را بگویم ک چه بشود ؟؟!!!
سالهاست دل از دنیا و زرق و برق هاش بریدم ،دنیا با همه خوشی ها و ناخوشی هاش ارزونی تمام آدمهاش که دست کمی از نامرد بودن دنیا و روزگار ندارن ....
دلم هوای یک خیال راحت دارد
و یک خواب ابدی .......

ساز باران...
ما را در سایت ساز باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msaazebaaraana بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت: 12:50