سفرنامه عشق

ساخت وبلاگ
دل آدمی اوج میگیرد بر قله احساس آنگاه که نبض عشق سراسر وجودش را فرا میگیرد .
دیگر ماندن و از پس پرده ها جوش و خروش را نظاره گر بودن چنگی به دلش نمیزند .
باید بار سفر بست و نه تنها دل بلکه جان را نیز راهی کوی نگار کرد .
باید رهسپار. این جاده شوی تا ذره ذره عشق بی منت را به وجودت تزریق کنن.
دل بسپار به کوخ نشینان این مسیر که کاخ نشین نیستن اما مرام و مروتشان تن تمامی جهانیان را به لرزه درآورده و معرفتشان زبانزد خاص و عامشان کرده...
بنگر که خورشید نجابتشان چگونه چشم را مینوازد ...
ناقه قافله ی این مسیر فقط از عشق. و دلدادگی مینوازد جوری که اگر دل به آن بسپاری لحظه به لحظه جان تازه ای میگیری تا آنگاه که چشمت خیره شود به قطب عالم امکان، حسین بن علی روحی لک الفدا ......
راهی کوی نگار که شدی عشق بازی را از پس پرچین نگاه کودکی بیاموز که در آفتاب سوزان بیابان ، چشمان ملتمسش به گام های تو دوخته شده تا بلکه ذره ای خاک و غبار را از وجود زایر اربابش طوطیای وجود خود کند تا  بدین سبب زندگی اش را بیمه کند... ساز باران...
ما را در سایت ساز باران دنبال می کنید

برچسب : سفرنامه, نویسنده : msaazebaaraana بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 ساعت: 10:39